وقتی ماه کامل می شود پارت ۱۶

ویو ا/ت
کم کم چشم هامو باز کردم که دستی که دور کمرم حلقه شده رو دیدم و ترسیدم و سریع بلند شدم
-خوب پس بیدار شدی
+......
-شاید شلاق یا با چاقو رو بدنت نقاشی بکشم کدومش برات راحت تره ؟
ترسیدم و سریع از اون اتاق بیرون اومدم رفتم تو یک اتاق دیگه ولی موقعی که می خاستم در و ببندم پاش و لای در گذاشت
-حتما باید بکشمت؟
چیزی نگفتم و سرمو انداختم پایین
-پس باید بکشمت تا آدم بشی
.....+
-چرا حرف نمی زنی
.....+
-تا دو دقیقه پیش که خوب تو روم وایس می شدی چیشد پس ؟
دستشو آورد بالا که فکر کردم می خاد منو بزنه و دستمو جلو صورتم گرفتم و چشم هامو بستم و منتظر بودم بزنه که متوجه هیچ دردی نشدم پس آروم چشم هام و باز کردم که با تعجب داشت بهم نگاه می کرد و دیدیم عروسکی که از بالای کمد می خاست بیوفته رو سرم و گرفته
-از من می ترسی ؟
خواستم جوابشو بدم اما فهمیدم نمی تونم
دیدگاه ها (۸)

وقتی ماه کامل میشود پارت ۱۷

وقتی ماه کامل میشه پارت ۱۸

وقتی ماه کامل شد پارت ۱۴

وقتی ماه کامل شد پارت ۱۴

part 11🦋نامجون«خیلی گرمم بود اما نمی‌خواستم مارا بره تو اتاق...

که دستی روی شونم حس کردم برگشتم _زود باش وسایلت رو جمع کن نم...

game of love and hate(part 33)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط